سد سان.    Sadsun.blogsky.com
سد سان.    Sadsun.blogsky.com

سد سان. Sadsun.blogsky.com

Ali_ilam_98@

اعلامیه۳۰ ماده ای حقوق بشر

اعلامیه ۳۰ ماده ای حقوق بشر



مادهٔ ۱


تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند.


مادهٔ ۲


همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بین‌المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.


مادهٔ ۳


هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.


مادهٔ ۴


هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید بازداشته شده و ممنوع شود.


مادهٔ ۵


هیچ‌کس نمی‌بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.


مادهٔ ۶


هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود.


مادهٔ ۷


همه در برابر قانون برابرند و همگان سزاوار آن اند تا بدون هیچ تبعیضی به طور برابر در پناه قانون باشند. همهٔ انسانها محق به پاسداری و حمایت در برابر هرگونه تبعیض که ناقض این «اعلامیه» است، می‌باشند. همه باید در برابر هر گونه عمل تحریک آمیزی که منجر به چنین تبعیضاتی شود، حفظ شوند.


مادهٔ ۸


هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی مؤثر به مراجع دادرسی از طریق محاکم ذی‌صلاح ملی در برابر نقض حقوق اولیه‌ای است که قوانین اساسی یا قوانین عادی برای او برشمرده و به او ارزانی داشته‌اند.


مادهٔ ۹


هیچ احدی نباید مورد توقیف، حبس یا تبعید خودسرانه قرار گیرد.


مادهٔ ۱۰


هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.


مادهٔ ۱۱


هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمه‌ای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بین‌المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمی‌بایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمی‌بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.


مادهٔ ۱۲


هیچ احدی نمی‌بایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچ‌کس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.


مادهٔ ۱۳


هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه‌ای] درون مرزهای مملکت است.هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.


مادهٔ ۱۴


هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.


مادهٔ ۱۵


هر انسانی سزاوار و محق به داشتن تابعیتی [ملیتی] است.هیچ احدی را نمی‌بایست خودسرانه از تابعیت [ملیت] خویش محروم کرد، و یا حق تغییر تابعیت [ملیت] را از وی دریغ نمود.


مادهٔ ۱۶


مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده‌ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.عقد ازدواج نمی‌بایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیلهٔ جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.


مادهٔ ۱۷


هر انسانی به تنهایی یا با شراکت با دیگران حق مالکیت دارد.هیچ‌کس را نمی‌بایست خودسرانه از حق مالکیت خویش محروم کرد.


مادهٔ ۱۸


هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران،در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است وهیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.


مادهٔ ۱۹


هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده‌ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه‌ای بدون ملاحظات مرزی است.


مادهٔ ۲۰


هر انسانی محق به آزادی گردهمایی و تشکیل انجمنهای مسالمت آمیز است.هیچ‌کس نمی‌بایست مجبور به شرکت در هیچ انجمنی شود.


مادهٔ ۲۱


هر شخصی حق دارد که در مدیریت دولت کشور خود، مستقیماً یا به واسطه انتخاب آزادانه نمایندگانی شرکت جوید.هر شخصی حق دسترسی برابر به خدمات عمومی در کشور خویش را دارد.ارادهٔ مردم می‌بایست اساس حاکمیت دولت باشد؛ چنین اراده‌ای می‌بایست در انتخاباتی حقیقی و ادواری اعمال گردد که مطابق حق رأی عمومی باشد که حقی جهانی و برابر برای همه است. رأی گیری از افراد می‌بایست به صورت مخفی یا به طریقه‌ای مشابه برگزار شود که آزادی رأی را تأمین کند.


مادهٔ ۲۲


هر کسی به عنوان عضوی از جامعه حق دارد از امنیت اجتماعی برخوردار بوده و از راه کوشش در سطح ملی و همیاری بین‌المللی با سازماندهی منابع هر مملکت، حقوق سلب ناپذیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش را برای حفظ حیثیت و رشد آزادانهٔ شخصیت خویش، به دست آورد.


مادهٔ ۲۳


هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است.هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید.هر کسی که کار می‌کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانوادهٔ خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز می‌بایست در صورت نیاز از پشتیبانی‌های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد.هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا بهاتحادیه‌های صنفی بپیوندد.


مادهٔ ۲۴


هر انسانی سزاوار استراحت و اوقات فراغت، زمان محدود و قابل قبولی برای کار و مرخصی‌های دوره‌ای همراه با حقوق است.


مادهٔ ۲۵


هر انسانی سزاوار یک زندگی با استانداردهای قابل قبول برای تأمین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، از جمله تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبت‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری است و همچنین حق دارد که در زمان‌های بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، سالمندی و فقدان منابع تأمین معاش، تحت هر شرایطی که از حدود اختیار وی خارج است، از تأمین اجتماعی بهره‌مند گردد.دورهٔ مادری و دورهٔ کودکی سزاوار توجه و مراقبت ویژه است. همهٔ کودکان، اعم از آن که با پیوند زناشویی یا خارج از پیوند زناشویی به دنیا بیایند، می‌بایست از حمایت اجتماعی یکسان برخوردار شوند.


مادهٔ ۲۶


آموزش و پرورش حق همگان است. آموزش و پرورش می‌بایست، دست کم در دروه‌های ابتدایی و پایه، رایگان در اختیار همگان قرار گیرد. آموزش ابتدایی می‌بایست اجباری باشد. آموزش فنی و حرفه‌ای نیز می‌بایست قابل دسترس برای همه مردم بوده و دستیابی به آموزش عالی به شکلی برابر برای تمامی افراد و بر پایه شایستگی‌های فردی صورت پذیرد.آموزش و پرورش می‌بایست در جهت رشد همه جانبهٔ شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری [تسامح] و دوستی میان تمامی ملتها و گروه‌های نژادی یا دینی و نیز به برنامه‌های «ملل متحد» در راه حفظ صلح یاری رساند.پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود برتری دارند.


مادهٔ ۲۷


هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع خویش همکاری کند، از گونه‌های مختلف هنرها برخوردار گردد و در پیشرفت علمی سهیم گشته و از منافع آن بهره‌مند شود.هر شخصی به عنوان آفرینشگر، حق حفاظت از منافع مادی و معنوی حاصل از تولیدات علمی، ادبی یا هنری خویش را داراست.


مادهٔ ۲۸


هر شخصی سزاوار نظمی اجتماعی و بین‌المللی است که در آن حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» به تمامی تأمین و اجراء گردد.


مادهٔ ۲۹


هر فردی در برابر جامعه اش که تنها در آن رشد آزادانه و همه جانبهٔ او میسر می‌گردد، مسئول است.در تحقق آزادی و حقوق فردی، هر کس می‌بایست تنها زیر محدودیت‌هایی قرار گیرد که به واسطهٔ قانون فقط به قصد امنیت در جهت بازشناسی و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران وضع شده است تا اینکه پیش شرط‌های عادلانهٔ اخلاقی، نظم عمومی و رفاه همگانی در یک جامعه مردمسالار تأمین گردد.این حقوق و آزادی‌ها شایسته نیست تا در هیچ موردی خلاف با هدف‌ها و اصول «ملل متحد» اعمال شوند.


مادهٔ ۳۰


در این «اعلامیه» هیچ چیز نباید به گونه‌ای برداشت شود که برای هیچ «حکومت» ، گروه یا فردی متضمن حقی برای انجام عملی به قصد از میان بردن حقوق و آزادی‌های مندرج در این «اعلامیه» باشد.


 


بانک ها

#بانک_ها


خیابان‌های ما به استثمار بانک‌ها درآمده‌اند؛

 هرجا سر میچرخانیم بانک می‌بینیم!


 یک بانک آمده تا برای خودش«صادرات» کند!


 بانکی دیگر آمده تا اختلاسی در حد «ملی» در آن رخ دهد!


 یک بانک دیگر آمده تا با وعده، «ملت» را سرگرم کند!


 آن یکی تأسیس شده تا خودش و شرکایش را به «سامان» برساند! 


یکی دیگرشان آمده تا حسرتِ «رفاه» را بر دلِ «کارگران» بگذارد! 


یک بانک دیگر هم راه‌اندازی شده تا به «تجارت» خودش برسد!


 دیگری آمده بدون هیچ نفعی برای «کشاورزی»!


 آن‌یکی آمده تا برای خودش «سرمایه»ای دست و پا کند!


 بانک دیگری از راه رسیده تا به فکرِ «سینا»یِ خودش باشد! 


یکی دیگرشان پا به گود گذاشته تا «آینده» خویش را بسازد!


 یکی‌شان آمده تا برای «گردشگری»ای که نیست بانک بزند!


 آن یکی برای جا نماندن از قافله، «نوین» را تَهِ «اقتصاد»

چسبانده که درکش از دانش امثال من خارج است!


 این وسط، چند بانک دیگر هم هستند

 مثل سپه، پاسارگاد و پارسیان

 که کارویژه آنها را نمی‌فهمم! آیا پولشویی و...



بانکها

 کابوس بزرگ جامعه ما هستند؛ 

ما «بانک زده» شده‌ایم به همین سادگی!


 ربا و نزول خواری حرام ترین اعمال است 


..  ..

زندگی


.




پولدارى؛

منش است و ربطى به میزان دارایى ندارد


گدایى؛

صفت است ربطى به بى پولى ندارد...


دانایى؛

فهم و شعور است و ربطى به مدرک تحصیلى ندارد


نادانى؛

یاوه گویى است و ربطى به زیاده گویى ندارد...


دشمن؛

نمایشى از کمبودها و ضعف هاى خویش است و ربطى به بدسرشتى و بدخواهى طرف مقابل ندارد


یار؛

همدلى است و ربطى به همراهى و پر کردن کمبود ندارد...


وقتى گرسنه اى،یه لقمه نون خوشبختیه ..

وقتى تشنه اى،یه قطره آب خوشبختیه ..

وقتى خوابت میاد،یه چرت کوچیک خوشبختیه ...


خوشبختى یه مشتى از لحظاته ... 

یه مشت از نقطه هاى ریز،که وقتى کنار هم قرار مى گیرن،یه خط رو میسازن به نام 

                                  زندگی



...

چند سوال دینی که ذهن را درگیر میکند!


۱_با وجود اینکه ۱۲۴ هزار پیامبر برای درست زندگی کردن ورعایت حق وحقوق دیگران وپرستش خداوند بر انسان ظهور کردنند

چرا باز هم انسان درست زندگی وپرستش  نمیکند ؟

وبامیل خودعمل میکند!


آیا درست زندگی کردن اینقدر مشکل است؟

یا قائده وقانون خداوند سخت گیرانه است؟

علت اصلی چیست؟


#

سلام

شیطان از طرفی و هوا و هوس  و جاه طلبی و حرص و..از طرف دیگر؛ هرکدام عامل انحراف و عدم تعبد و عبودیت است.

تا انسان رنگ خدایی نگرفته به وحدت نمی رسد و به کمال حقیقی دست نمی یابد.

پس مشکل در قامت ناساز ماست...

هدف از ارسال رسل و انزال کتب دو چیز است 

کمال و رشد و هدایت انسان.

اتمام حجت برای او...


انسان درکنار قوای روحانی و عاقله قوای بهیمه و سبعیه و وهمیه دارد.و کاملا در انتخاب مختار می باشد.

پس دور از انتظار نیست که قلیل من عبادی الشکور باشد....


همانطور که در همه نظامهای آموزشی با وچود تمام سعی و تلاش در ارتقاء علمی؛ همیشه ممتازین و نوابغ کم بوده اند....


&&&


۲- با توجه به علم پیامبر اعظم ص

چرا حضرت در غدیر خم به طور مستقیم حضرت علی ع را به چانشینی معرفی نکرد؟


چرا به جای ولی ووصی جانشین نگفتند؟

#

چرا؛  در موارد بسیاری تعبیر خلیفه یعنی جانشین نیز داشتند.

درهر فرصتی با هر تعبیری معرفی ؛ کردند

 ولی دیوار حاشا بلند و میخ آهنین در سنگ فرو نمی رود...


&&&



۳- هدف اصلی از حضور دوازده امام بعد از پیامبر اسلام  که نعمت را تمام کرده بود،   ؟

#

هدف استمرار اهداف نبوت رسول خاتم بود هر چه رسول ص به عنوان هدف معرفی کرده بود برای امام هم چنین هدفی وجود دارد.

تعلیم کتاب و حکمت؛ تزکیه؛ مکارم اخلاق؛ بشارت و انذارو...

درواقع وصی متمم وظایف رسول می باشدوبدون آن رسالت عقیم و ناقص خواهد بود.

حدوث از رسول و ادامه و بقاء از اوصیاء....


&&&



۴-  علت اینکه تعداد مسلمانان اهل سنت از شیعه بیشتر است چیست؟

#

وعلت اینکه مسیحیت از اسلام و مسیحی از مسلمان بیشتر است؛ چیست؟؟

بی دین و سکولار بیشتر است؛ چیست؟؟!!

پس کثرت نشانه حقانیت نیست.

پیامبرص در مکه تنها بود و چند نفرصحابه داشت ولی چون حق بااو بود؛ نهراسید و به خود شک نکرد....


کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله...


اکثرهم لایعلمون

اکثرهم یجهلون

اکثرهم لایشکرون



....